ریزش و رویش

 

آمده فصل خزان مهربانی ها کنید/همچو سعدی در غزل عشق بازی ها کنید
در خزان ریزش بباشد در فغان/شاعران! رویش بباشد در نهان
گل نمیروید ولی روید محبت در فغان/پس بباشد رویشین ریزش نهان
دم غنیمت بشمیرید و یادمانی ها کنید/ فکر همدیگر بمانید، عشق را پنهان کنید
چون که رویش ها بباشد در نهان/پس بباشید عاشق و مالک خزان
زیر خش خشهای برگهای خزان/ می برویانید احساس خود نهان
در بهاران رویش گل هاست لیک/ تا به آن موقع نگهدارید پیش
چون که موعودت رسید او را به مهر/ این چنین احساس و عشقی را به شعر
چون که او باشد محبوب و تو جان/ تو همی بخشی به او با عشق و جان
جان خدایا ریزش و برگ و خزان/باشد عاشق پیشه را عشق نهان
گر بباشد عشق او حب قدیم/ پس بدار معشوق او را در حریم
میبگفتا این چنین شعری طبیب / تا که ماند عشق او عشق حبیب

 

شاعر: سجاد نوروزی "طبیب حبیب"