نامه ای از یک خطا کار به امام عصر(عج)

آقای من سلام

منم،همان که در به در دنبال شما میگردد و تنها نشان از بی نشانیه شما می یابد.

من اهل زمینم ;خاکی، بی کس و بی ریا شاید هم با ریا نمی دانم که چه هستم ولی می دانم که دلی دارم که سرچشمه و نشآت گرفته از دلی پاک است و سبب شده تا پاکی همواره همراه من باشد حتی در اوج گناه و شاید هم همین دل باعث می شده که گاه گاه دست از گناه بردارم .

عزیز دل زهرا

نمی دانم که چه می خواهم ولی می دانم که هنوز دلم به دنبال شما می گردد در هر کجا که فکرش را بکنید شاید به خاطر همین دل پاک است که پی شماهستم .

البته این را هم بگویم آن دل پاک حالا با خال های سیاه به دلی خاکستری و غبار آلود بیشتر شباهت دارد .

مولای من

خطا کارم شرم دارم که نامی از گناهانم ببرم اما می دانم که میدانی گناهانم را،خوب البته حجتی دیگر شاهدی دیگر چه می توان گفت از صفاتت که هر چه بگویم باز کم است .

آقای من

پروردگار بزرگ گناهانم را با پرده ای پوشانده تا کسی آگاهی از آنان پیدا نکند تا من سرتا پا تقصیر خجل از گناهان در برابر مخلوقش نشوم اما همین ستار العیوبی ربم خجلم کرده .

کاش روزی بیاید که که در برابر ستارالعیوبی خالقم من هم به پاس از بزرگی او دست به گناه نبرم به امیدش .

کاش روزی بیاید که شما تکیه بر خانه کعبه بزنید و فریاد انا المنتقم، انا المهدی، انا بقیة الله سر دهید و ما آن روز بی گناه در پشت شما در کاروان و لشگر شما باشیم .



خداوندا می خواهم دوباره متولد شوم

این شب ها بهترین زمان برای تولدی دوباره است

خدایا وقتی به گناهانم فکر می کنم دلم می گیرد.

وقتی به بلاها فکر می کنم دلم می گیرد.

وقتی به زندگیم فکر می کنم دلم می گیرد .

وقتی به خطاهایم فکر می کنم دلم می گیرد .

وقتی به سخنان گزافه ام فکر می کنم دلم می گیرد .

وفتی به سیرت گناه آلودم فکر می کنم دلم می گیرد .

وقتی به خیانت هایی که در حق خودم روا داشتم فکز می کنم دلم می گیرد.

و در مقابل

وقتی به عظمتت فکر می کنم آرامش می گیرم .

وقتی به رحمانیتت فکر می کنم آرامش می گیرم .

وقتی به فضلت فکر می کنم آرامش می گیرم .

وقتی به ستاریتت فکر می کنم آرامش می یابم .

وقتی به مغفرتت فکر می کنم احساس تولد دوباره می کنم.

ای خدا این شب ها می خواهم با دلی پاک به درگاه تو آیم و در مورد چیز هایی که می دانی و از آنها آگاهی اعتراف کنم و با پای خود به درگاه تو آیم تا شاید از جرم من بکاهی و شک ندارم که اینقدر خوبی که وقتی حلقه زدن اشک را در چشمانم احساس می کنی می فرمایی : ای فرشتگان من گناهان او را مانند بچه ای که از نو متولد شده است بریزید که من طاقت گریه بنده ام را ندارم این همان بنده ایست که هنوز هم با تمام گناهانش امید فضل مرا از دست نداده و دست نیاز به سویم دراز کرده است دستهایش را خالی نگدارید.

هر چه قدر از فضل تو بگویم می دانم بسیار اندک است می دانم به من فطرتی پاک و روحی صیقل داده شده دادی و به من سخت افزاری دادی تا سیرت پاک را بسازم و من قدر این نعمات را ندانستم و بجای سیرت پاک سیرتی آلوده را به درگاه تو آورده ام ، ولی ای خدای بزرگوار این گناهان را به بادافره من نگیر و این بار هم زمن بگذر .

خدایا، ای پروردگار همیشه در صحنه

امسال را سال ظهور بقیه الله الاعظم حضرت مهدی (عج) قرار بده.

مقدرات امسال ما را به بهترین حالات مغیر کن

کمکمان کن در مباحث الهی و فکری ، سیاسی سر آمد کافران و منافقان و کور دلان گردیم تا نگذاریم با خضعبلاتشان اعتقاداتمان را زیر سوال ببرند .

امسال را سال نابودی دشمنان ، منافقان ، فاسدان ، آشوب گران و فتنه گران قرار بده .

در دنیا تحمل سوختن چند قطره آب جوش راهم نداریم مارا از عذاب آتش سوزان در امان دار.

ای نرم کننده آهن برای حضرت داود (علیه السلام) دل های ما را هم برای پذیرش نور ایمان نرم کن.

برکت و پیشرفت را در مقدرات امسال ما درج کن

به حق همین شب عزیز عافیت که همان سلامتی باشد را بر همه مسلمین جهان ارزانی دار.